این یادداشت نگاهی است اجمالی بر کتاب نمایش های ایرانی نوشتۀ صادق عاشورپور، منتشر شده توسط انتشارات سورۀ مهر
«نمایش های ایرانی» کتابی است که از ظاهرش به نظر می رسد روزهای زیادی از زندگی نویسنده آنرا اشغال کرده است و نویسنده زحمت فراوانی برای تهیه آن کشیده است چون وقتی اولین جلد آنرا ورق می زنیم می فهمیم که با یک کتاب سترگ طرف هستیم و صرفا یک تاریخ نگاری ساده یا بررسی سطحی یک موضوع را روی بروی خود نگذاشته ایم . کتاب «نمایش های ایرانی» که 4 جلد به قلم «صادق عاشور پور» به چاپ رسیده است یکی از کتب پژوهشی و ماندگار در حافظه هاست . کتابی که علی رغم گستردگی و پیچیدگی موضوع به زیبایی دسته بندی شده و نمایش ایرانی را که پیوندی دیرین با کیش های گذشته این سرزمین داشته است بررسی نموده است . اما باید این کتاب را نه به عنوان یک کتاب برای اطلاعات عمومی در نظر گرفت زیرا نثر کتاب به عنوان اولین خصوصیت آن در سطحی نگاشته شده است که نمی توان این کتاب را برای اوقات فراغت خود انتخاب نمود . بلکه نیازی پژوهشی ما را ملزم به مطالعه آن می دارد . البته این در صورتی یکی از محسنات کتاب به شما می رود که نویسنده کتاب مخاطب خود رااز میان قشر تحصیلکرده و آشنا به اینگونه ادبیات انتخاب کرده باشد . چون این نثر نثری ثقیل و کمی مشکل برای عامه مردم است و هر کسی به راحتی نمی تواند حتی مفهوم برخی جملات آنرا دریابد . شاید پیوند عمیق این کتاب با تاریخ باعث گردیده این اتفاق را در کتاب ملاحظه کنیم البته احتمال هم می رود اهمیتی که متون انتخاب شده برای نویسنده داشته است و اهمیت پایبندی به متون اصلی از سوی نویسنده باعث گردیده است که متن کتاب را کمی دور از متون ساده و رایج بدانیم . شاید این مقوله ساده نگاری امروزه یکی از مهمترین مسائلی است که نویسندگان برای ارتباط موفق تر با مخاطبان باید در نظر داشته باشند . چون به هر حال کارکرد اینگونه کتب به جهت تعلق به تمام اقشار جامعه با اشکالاتی اینچنینی دستخوش ایراد می گردد .
اما چیزی که باعث می گردد برای مطالعه این کتاب سنگینی متن را فراموش کنیم و بعد از هر سطری که مطالعه می کنیم انگیزه بیشتری برای ادامه پیدا کنیم دسته بندی زیبا و روایت داستانگونه کتاب است که روایت را آنگونه که روی داده اند روایت می کند . و می توان در این کتاب ساختار فکری ایرانی را بیش از هر کتاب دیگری فهمید . ساختاری که از دیرباز به خلق نمایش هایی والا منتهی شده است . نمایش های مبتنی بر مراسم آئینی که تا به امروز ادامه داشته است و می توان تعزیه را از آن زمره دانست . اما این کتاب خیلی قبل تر از تعزیه را به ما نشان می دهد و به خوبی می توان تاثیر نمایش های ذکر شده در این کتاب را بر داستان های شاهنامه یا داستان های عامه مردم لمس و حس کرد. آنچه بیش از هر چیز دیگر می توان دریافت زاویه نگاه این کتاب به نمایش های ایرانی به عنوان نمایش های ایرانی است . همانگونه که می دانیم در گذشته کتابهای دیگری نیز با این موضوع به چاپ رسیده اند که متاسفانه نگاه تاریخی مدونی به مقوله نمایشهای ایرانی نداشته اند و صرفا نمایش ایرانی را در قیاس با نمایش غرب قرار داده و به نتایجی منطقی نیز رسیده اند . اما آیا ماهیت نمایش ایرانی همان ایرانیزه شدن نمایش غربی است یا اینکه ایران به عنوان تمدن پایدار و اصیل نیز مانند غرب صاحب نمایشی از نوعی مختص به خودش است ؟ جواب این سوال واضح است . قطعا وقتی نمایش ایرانی را بررسی می کنیم باید نمایش ایرانی را بررسی کنیم و نه نمایشی که از غرب وارد شده و عمری بسیار کوتاه تر از نمایش اصیل ایرانی دارد . شاید بتوانیم این جملات و برداشت های من را به عنوان لایه دوم کتاب نمایش های ایرانی صادق عاشور پور قلمداد کنیم . اتفاقی که عاشور پور با ارائه کتابش رقم می زند فراتر از اتفاقاتی است که توسط دیگران به ثبت رسیده . صادق عاشور پور و کتاب نمایش های ایرانی به هر مخاطبی اثبات می کند که اصالت نمایش در ایران ، همپا با غرب و یا حتی بیشتر از آن است . و البته قیاس این دو کاریست عبس و بیهوده . چون نمایش ایرانی ساختاری آئینی دارد همانگونه که هنوز هم تعزیه به عنوان نمایش اصیل ایرانی ساختاری آئینی دارد . اما از سویی دیگر نمیتوان نمایش ایرانی را با تعریف خاص نمایش در نظر گرفت . بیضایی در کتاب نمایش در ایران می نویسد : «چیزی که همیشه یک جوینده آثار نمایشی باستان انتظار دارد آنست که از آن دوران دستنویس نمایشنامه ای بیابد و این انتظار با دانستن این که پایه نمایش ایران عوام بوده است نا به جاست» این قضاوت بهرام بیضایی کمی گنگ و بی معنا به نظر می رسد زیرا بر اساس مطالعات نگارنده این نقد ، نمایش غرب نیز مانند نمایش ایرانی بر اساس نمایش هایی آئینی شکل گرفته است که مبتنی بر رابطه انسان با طبیعت بوده است . البته شاید منظور بهرام بیضایی مربوط به دوره هایی است که نمایش در یونان به شکلی مدون و قانونمند ارائه گردید . اما کتاب نمایش های ایرانی صادق عاشور پور رویدادهای نمایشی ایران را از دوره باستان مورد بررسی و روایت قرار می دهد که پس از خوانش این کتاب در می یابیم که نمایش ایرانی همانند تئاتر غربی از اصالتی چند هزار ساله برخوردار است و هر دو بر اساس شرایط طبیعی زندگی آدمیان آن دوران شکل گرفته اند . اما در یک دوره زمانی یونانیان به تدوین قوانین تئاتر و ایجاد جایگاهی ملی برای تئاتر همت گماردند اما نمایشگران ایرانی در این زمینه کوتاهی و به قول عاشور پور تنبلی کردند . در مقدمه کتاب نمایش های ایرانی آمده است : « غرب باوری بسیاری از هنرمندان ما آفتی بود که بعد از انحراف و شکست مشروطه توسط گروهی خود ناباور در مغز عده ای از هنرمندان و روشنفکران ما کاشته شد » عاشور پور این دلیل را اصلی ترین دلیل غافل شدن نمایشگران ایرانی از تاریخ نمایش اصیل ایرانی دانسته است .
به هر تقدیر کتاب نمایش های ایرانی باعث میگردد که ما به عنوان مخاطب به این درک نائل آئیم که برای ارائه آثاری بر مبنای تفکر شرق و تمدن ایران باید ریشه های نشانه های این تمدن از جمله نمایش ایرانی را مورد بررسی قرار دهیم و به خوبی بشناسیم .