14 دقیقه
کوتاه
ایران 🖺 روایت / درام
رنگی
2014
خلاصه داستان:
آقای نوبری معلم دبستان است. او سخت تلاش کرده است تا دانش آموزانش بهترین نمرات و نتایج را در مدرسه کسب کنند. روش اصلی آقای نوبری در تربیت دانش آموزان استفاده از تنبیه بدنی است.
آقای نوبری امروز پس از مطالعه زیاد تصمیم گرفته روش تدریس خود را که تنبیه بدنی بخشی جدایی ناپذیر از آن بوده است را تغییر دهد. شالباف یکی از دانش آموزان کلاس نوبری است که قادر به تکلم عادی نیست. شالباف معمولاً ســـؤالات معلمان را به جــای
اینکه به صورت شفاهی پاسخ بدهد روی تخــته سیاه می نویسد یا با انگشتانش نشان می دهد.
امروز آقای نوبری می خواهد روش جدید خود را پیاده کند و شالباف را برای این کار انتخاب می کند. آقای نوبری تمام تلاش خود را می کند تا شالباف به جای استفاده از انگشتان یا نوشتن روی تخته، از زبان خود برای پاسخ دادن به سؤالات آقای نوبری استفاده کند. شالباف تمام تلاشش را می کند، اما روش تدریس آقای نوبری هم احتمالا جواب نمی دهد.
یادداشت کارگردان
وقتی شخصیت ها را در زندگی روزمره بررسی می کنیم، می بینیم که هر شخصیت بر اساس درک خود از موقعیتی که در آن قرار دارد با اطرافیانش تعامل بر قرار می کند.
این نوع از تعاملات بر اساس برچسب ها و جایگاه شخصیتی است که جامعه ما را در آن قرار می دهد. در این داستان ما با دو شخصیت با دو برچسب متفاوت روبرو هستیم؛ معلم و دانش آموز روبرو. این دو شخصیت تقابل آشکاری بین آنها وجود دارد. بر اساس مدل شناخته، معلم ها معمولا بر اساس یک الگوی ثابت به دانش آموزان مطالبی را آموزش می دهند، در الگوی ثابت به نظر می رسد توانایی دانش آموز در نظر گرفته نمی شود. یعنی آموزگار نه بر اساس نیاز دانش آموز بلکه بر اساس خواست خود شیوۀ تدریس خود و همچنین محتوای مورد نظرش را آموزش می دهد. ما در شیلنگ سعی کردیم دو نکته را تغییر دهیم، نخست اینکه شخصیت شالباف علی رغم ضعف در ایجاد ارتباط کلامی، می خواهد به آموزگار خود چیزی بیاموزد، دوم؛ دانش آموز بر خلاف معلم نه بر اساس یک الگوی ثابت بلکه بر اساس نیاز معلم سعی می کند چیزی را به آموز بدهد.
دربارۀ فیلم
فیلم کوتاه «شیلنگ» محصول همکاری یک گروه جوان و مستقل از سینمای کوتاه ایران است. این فیلم که روایتی 14 دقیقه ای از تعامل یک معلم با شاگردانش است، از حضور یکی از بازیگران باتجربه و شناخته شده سینمای ایران، سیروس همتی بهره برده است. ایده اولیه ساخت این فیلم بر اساس یک اتفاق واقعی در یک دبستان در ایران بود و سپس به صورت فیلمنامه ای بر اساس مولفه های سینمایی نوشته شد. چالش بزرگ در این فیلم، که به عنوان یکی از فیلمهای کوتاه موفق ایرانی با اکران در بیش از هفتاد جشنواره بین المللی
است شناخته می شود. حضور دانش آموزان دبستانی در فیلم بود. تعامل و حضور گروه بزرگی از دانش آموزان طبیعتاً چالش های خاصی را برای این پروژه ایجاد میکرد. دانش آموزانی که از میان یک گروه 200 نفری انتخاب شده بودند، هیچ تجربه ای در مقابل دوربین نداشتند و اکثر این دانشجویان بازیگر اصلی (سیروس همتی) را می شناختند و به سختی می توانستند روی فیلمبرداری تمرکز کنند. اما همتی نه تنها به دلیل سابقه حرفه ای بازیگری، بلکه به دلیل شغلش در دنیای واقعی در کنار کارگردان نقش مهمی در ایجاد وضعیت شبیه به کلاس
درس واقعی را ایفا کرد. به همین دلیل این امکان وجود داشت که بتوانیم کلاس را به روشی برگزار کنیم که در دنیای واقعی اتفاق می افتد. سیروس همتی و تجربیات او به عنوان معلم مطمئنا به ایجاد فضای واقعی کلاس کمک کرده است. یعنی در حین فیلمبرداری دانش آموزان کاملا تصور می کردند که در کلاس درس هستند و معلم طبق روال معمول به آنها آموزش می دهد. این روش به دانش آموزان این امکان را می داد که به جای شرایط فیلمسازی، با یک کلاس درس واقعی روبرو شوند.
در رسانه ها
گروه تولید
منصور فروزش
تهیه کننده و کارگردان
علی کاظمی
مدیر فیلمبرداری
حمید نجفی راد
تدوینگر
اشکان فتاحی
صدابردار
سینا کریمی
آهنگساز
جواد غلامرضایی
طراحی و ترکیب صدا